روشا و سرسره
درود بر دوستان چند روز پیش یه سر رفتیم خونه خاله نغمه اونجا روشا خانوم بعد از کمی غریبی و گریه کردن کم کم یخش باز شد و بر خلاف دفعه پیش که از سرسره خوشش نیومد اینبار حسابی باسرسره کیان و کیانا جون بازی کرد چون چند باری هم که پارک برده بودیمش هر کاری کردیم از ما جدا نشد که تاب و سرسره بازی کنه، وقتی که دیدیم دوست داره بازی کنه جدا از اینکه تصمیم گرفتیم بریم براش سرسره بخریم، گفتیم امروز ببریمش پارک ببینیم تو پارک هم خوشش میاد با این وسایل بازی کنه یانه که دیدیم عاشق سرسره است ولی خیلی از تاب خوشش نیومد شاید بعدن به اون هم علاقه مند بشه ولی حسابی با سرسره بازی کرد تقربن با همه ی سرسره های توی پارک بازی کرد. خوشحالیم از اینکه داره بیشتر...